شب یلدا – که با نام شب چلّه هم شناخته میشود- یکی از رویدادهای کهن ایرانی است. این آیین همزمان با بلندترین شب سال در استانهای مختلف کشور ما و در برخی کشورهای همسایه با سبکوسیاق خاصی برگزار میشود.
شاید در ذهن بسیاری از ما این گونه نقش بسته باشد که یلدا، گرامیداشت بلندترین شب سال است، اما در حقیقیت شب یلدا نقطه عطفی است برای کوتاهتر شدن شبها و بلندتر شدن روزها. شب یلدا آغاز فرآیند بلندتر شدن طول روزها در نیمکره شمالی است که از آن با عنوان انقلاب زمستانی یاد میشود و همین موضوع مورد توجه ایرانیان باستان بوده است.
واژه «یلدا» به معنای زادروز و تولد است. ایرانیان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند.
درباره تاریخچه، فلسفه و آیینهای شب یلدا – که قدمت آن به بیش از ۸۰۰۰ سال میرسد!- مطالب و مستندات زیادی وجود دارد که با صرف زمان بیشتر و مطالعه منابع – البته معتبر- میتوان اطلاعات بیشتری پیرامون آن کسب کرد.
اما در کنار آنچه تاریخدانان میگویند؛ هر یک از ما با توجه به تجربیاتی که از حضور در مراسم شب یلدا داشتهایم، برداشتهایی متفاوت نسبت به ماهیت این آیین باستانی داریم؛ شاید خوراکیهای ویژه شب یلدا – از آجیل گرفته تا هندوانه و انار- و مهمانیهای خانوادگی اصلیترین تصویری باشد که از این آیین در ذهن بسیاری از ما نقش بسته است. اما نباید فراموش کرد که قصهگویی و کتابخوانی هم همواره بخش مهمی از این آیین باستانی بوده است، فعالیتی گروهی که آگاهیبخشی، روشنگری و انتقال تجربیات را در عصر بدون رسانه به خوبی دنبال میکرده است.
بیراه نیست اگر شب یلدا را نمادی از حرکت به سمت آگاهی دانست؛ حرکتی همسو با تحولات طبیعی برای روشنایی بیشتر! یادمان باشد، ما هم میتوانیم شب یلدا را -در کنار همه دلخوشیهایش- با برداشتن یک گام به سمت دانایی پاس بداریم، گامی کوچک اما ارزشمند مثل هدیه دادن کتابی به یک دوست.
