فیلم سینمایی «مریخی» به کارگردانی «ریدلی اسکات»، محصول سال ۲۰۱۵ است و بر اساس رمانی به همین نام نوشته «اندی وایر» ساخته شده است.
بر اساس کتاب، «مریخی» داستان فضانوردی به نام مارک واتنی است که طی یک ماموریت به سیاره سرخ، از سوی همسفرانش که فکر میکنند او مرده، جا گذاشته میشود. واتنی برای زنده ماندن روی مریخ، باید به مهارتهای حل مسئله فوقالعاده و حس شوخطبعیاش تکیه کند.
و حالا شش نکته درباره «مریخی» که احتمالا نمیدانستهاید:
یک صفحه از فیلمنامه همراه فضاپیمای اوریون ناسا به پرواز درآمد
به گفته درو گدارد، نویسنده فیلمنامه «مریخی»، ناسا یک صفحه از فیلمنامه را در فضاپیمای اوریون قرار داد، هنگامی این فضاپیما اولین پرواز آزمایشیاش را در دسامبر ۲۰۱۴ انجام میداد. از آنجا که اوریون ممکن است روزی انسان را به مریخ ببرد، این کار، حرکت جالبی بود.
دانشمندانی از آژانس فضایی اروپا (ESA)، هنگامی که سطحنشین فیله در حال فرود برروی دنباله دار بود، گروه فیلمسازی را ملاقات کردند
«چویتل اجیوفور» که نقش یک مدیر ماموریت ناسا به نام وینسنت کاپور را بازی میکند، ظاهرا بسیار تحت تاثیر یک دانشمند ESA که به عنوان مشاور علمی از مجموعه فیلم بازدید کرد، قرار گرفته است. اجیوفور واکنش این دانشمند را هنگام شنیدن خبر موفقیت ماموریت روزتا در فرود آوردن سطحنشین فیله روی سطح دنبالهدار ۶۷P/چریوموف-گراسیمنکو، دید. این برای اولین بار بود که انسان کاوشگری را روی یک دنبالهدار فرود آورده بود.
اجیوفور میگوید: «هیجانش قابل لمس بود.»، «برای ESA زمان بسیار هیجانانگیزی بود. البته من دیدم که ضمنا نوعی آرامش هم وجود داشت. فقط وقتی فرود آمدند دیدم که فریاد میکشید. پیش از آن بسیار آرام بود.»
چشماندازهای «مریخ» را میتوان در فیلمهای مریخی دیگر و «لورنس عربستان» دید
طبق گفته سازندگان فیلم، بیشتر «مریخی» در فضاهای داخلی در بوداپست مجارستان فیلمبرداری شده، اما بسیاری از نماهای خارجی مریخ در وادی رام در جنوب اردن، تصویربرداری شده است. به گفته اسکات، همین مکان برای بعضی از نماهای «لورنس عربستان» (۱۹۶۲)، فیلم کلاسیک حماسی هالیوود، استفاده شده بود.
و البته اسکات اشاره نکرد، اما براساس IMDB، وادی رام همچنین لوکیشنی در فیلم «پرومتئوس» (۲۰۱۲) ساخته اسکات بوده است.
اسکات میگوید، برای آنکه این ناحیه کویری بیشتر شبیه مریخ شود، او بعدا رنگ آسمان را تغییر داده (چون مریخ تقریبا اتمسفری ندارد و نمیتوانست آسمان آبی مانند زمین داشته باشد) و جلوههایی روی تصویر اعمال شدند تا چشمانداز قدری سرختر شود.
به نظر میرسد که اسکات نخستین کسی نیست که از وادی رام به عنوان جایگزینی برای سیاره سرخ استفاده کرده است. این مکان به عنوان لوکیشن فیلمهای «ماموریت به مریخ» (۲۰۰۰)، «آخرین روزها روی مریخ» (۲۰۱۳) و «سیاره سرخ» (۲۰۰۰) نیز استفاده شده است.
اسکات تصمیم گرفت بر دوربینهایی که واتنی با آنها صحبت میکرد، نام بگذارد
بیش از نیمی از کتاب «مریخی» شامل گفتگوی درونی واتنی است. بنابراین همیشه این سوال مطرح بود چطور فیلمسازان میتوانند این داستان را به تصویر درآورند.
کینبرگ، تهیهکننده فیلم، میگوید: «در کتاب، شما در ذهن شخصیت هستید. پس این فرصت را دارید تا چیزی که شخصیت به آن میاندیشد را بیان کنید. اما در فیلم معمولا به گفتگوی میان شخصیتها نیاز دارید تا فکرشان را بیان کنید و ما این گفتگو را نداشتیم. یافتن راه انجام این کار، برای من، بزرگترین چالش بود.»
اسکات این طور به مشکل غلبه کرد که واتنی خاطرات روزمرهاش را به صورت ویدیویی ثبت میکرد و در آن فعالیتها و وضعیتاش را بیان میکرد. از نقطه نظر کاربردی، اسکات این ثبت وقایع ویدیویی را با جعبه سیاه هواپیما مقایسه کرد، اما از نقطه نظر انسانی، میتوان دید که چطور انسان در آن محیط بسته، وقتی که کسی را برای صحبت داشت، آرامش میافت. (همانند گفتگوهای تام هنکس با توپ والیبال ویلسون در فیلم «دور افتاده» (۲۰۰۰).) در حقیقت، طبق گفته اسکات، او در تصمیم گرفت که بر دوربینها اسم بگذارد چون آنها همسفران ساکت واتنی بودند.
آنها تلاش کردند تا برای توفان مریخی یک جایگزین علمی دقیق پیدا کنند
وایر، حدود سه سال روی کتاب «مریخی» کار کرد و بسیار کوشید که ماجرا از نظر علمی تا حد ممکن دقیق باشد. اما یک استثنای واضح، توفان آغاز فیلم است: جو مریخ بسیار نازکتر از آن است که چنان بادهای قویای را راه بیاندازد!
به گفته اسکات، این نکته علمی را ناسا پس از بررسی فیلمنامه، یادآوری کرد.
طبق گفته اسکات، وایر و گدارد تلاش کردند تا یک سناریوی جایگزین پیدا کنند که به همان نتیجه اساسی منجر شود: همسفران واتنی که به اشتباه فکر میکنند که او مرده، ناچارند سیاره را با عجله ترک کنند و او را جا بگذارند.
اسکات میگوید: «سناریوی جایگزین بسیار بد بود و در نتیجه ناسا گفت: «این فقط یک فیلمه.»» اسکات در پاسخ به اینکه آن جایگزین چه بود، گفت: «به یاد نمیآورم. خیلی کسل کننده بود.»
اندی وایر، هنگامی که این کتاب را نوشت، دانشمند یا نویسنده حرفهای نبود
زیاد نیستند کسانی که برای سرگرمی به علم موشک میپردازند، اما اندی وایر یکی از آنهاست. در مطلبی کوتاه که پشت نخستین نسخه کتاب چاپ شده بود، وایر مینویسد: «دینامیک مداری را برای سرگرمی مطالعه میکنم. تصور من از اوقات خوش، نشستن و ترسیم یک ماموریت فضایی از آغاز تا پایان است، با حداکثر جزییاتی که میتوانم.»
هنگام نوشتن «مریخی» وایر یک کار تماموقت به عنوان برنامهنویس داشت و در اوقات فراغت به دینامیک مداری و نوشتن داستان میپرداخت. (او پیش از «مریخی» دو رمان دیگر نوشته اما میگوید اولی به قدری بد بود که همه نسخههایش را از بین برده است.)
وایر «مریخی» را فصل به فصل روی وبسایتش آپلود میکرد و از «خوانندگان محدود اما وفادار» بازخورد میگرفت. آنها به او کمک کردند تا کار را نهایی کند. سرانجام، کتاب کامل را به صورت ایبوک در آمازون در دسترس قرار داد.
«چیز بعدی که فهمیدم این بود که کتاب یکی از پنج کتاب پرفروش علمیتخیلی روی آمازون شد و دهها هزار نفر آن را دانلود کردند. بعد از آن ناشران به سراغم آمدند و استودیوهای فیلمسازی برای خرید حق ساخت فیلم پیشنهاد میدادند. در نهایت در یکی از سورئالترین لحظات زندگیام، من خودم را در حال دیدن اسمم در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز یافتم.»
طبق گفته گدارد، وایر دیر پذیرفت که یک نویسنده حرفهای شده است.
گدارد میگوید: «یک روز با او تماس گرفتم و گفتم «به نظر من تو میتونی کارت رو ترک کنی. زندگیت در حال تغییر کردنه»». «اما این کار رو نکرد چون بهش باور نداشت. تقریبا یک سال طول کشید. بعد ما برای تولید رفتیم و گفتیم «حالا واقعا میتونی کار روزانهات رو ترک کنی».
لذت دیدن این فیلم جذاب را از دست ندهید. تریلر «مریخی» را اینجا میتوانید ببینید.