تابستان زمان خوبی است برای پناه بردن به طبیعت؛ ساحل، جنگل و یا دنیای شگفتانگیز یک کتاب. امسال، خودم را بیش از همیشه غرق در دنیای کتابهایی دیدم که من را از زندگی روزمرهام خارج میکنند. فهرست کتابهای تابستان امسال من را از محدوده تجارب شخصیام فراتر برد و برایم روشن کرد که چگونه تجربیات، ما را شکل میدهند و بشریت تا کجا میتواند پیش برود.
برخی از این کتابها به من کمک کرد تا بهتر درک کنم که زندگی حقیقی چگونه است، مانند کودکی با نژاد مختلط در رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی، مانند مرد جوانی که تلاش میکند از زندگی فقیرانه خود در روستایی کوهستانی فرار کند و یا به عنوان پسر یک کشاورز بادام زمینی، در پلینز جورجیا. امیدوارم شما دریابید که چطور دیگران موجب میشوند تا عمیقتر فکر کنید و دریابید که زندگی هدفدار و ارتباط حقیقی با مردم چگونه است. کتابها شما را به جاهایی دیگر خواهد برد درحالی که روی ساحل دریا یا روی مبل خانهتان نشستهاید.
«تولد یک جرم» اثر ترور نوآ
Born a Crime, by Trevor Noah
به عنوان طرفدار همیشگی «دیلی شو»، من عاشق خواندن این کتاب شدم؛ اینکه چگونه میزبان رویکرد خارجی خود را در طی زندگی که برای آن مناسب نبود، به سمت یک رویکرد طنز برد. او در رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی که روابط بین نژادها ممنوع بود از یک مادر سیاه آفریقای جنوبی و یک پدر سفید سوئیسی بدنیا آمد. بخش عمدهای از داستان زندگی نوآ در آفریقای جنوبی بسیار غمانگیز است. اما تکگوییهای شبانه او در این داستان شما را به خنده میاندازد.
قلب اثر میلیس دو کرانگال
The Heart, by Maylis de Kerangal
ممکن است شما این کتاب را در بخش داستانهای علمی تخیلی کتابفروشیها پیدا کنید اما کاری که کرانگال در اکتشاف غم و اندوه در این کتاب انجام داده آن را بیشتر به شعر نزدیک میکند تا چیز دیگر. داستان کتاب پیرامون ماجرا اهدای قلب است؛ مرد جوانی که در یک تصادف کشته میشود و والدینش تصمیم میگیرند که قلب او را اهدا کنند. اما نکته این کتاب قدرت کلمات و شخصیتپردازیهای قوی داستان است. کتاب از زبان زیبایی برای ایجاد ارتباط عمیق با تمام شخصیتهای داستان استفاده میکند. به عنوان مثال کرانگال چند صفحه در خصوص دوست جراحی که پیوند را انجام میدهد نوشته است درحالی که این کاراکتر حضور مستقیمی در داستان ندارد. خوشحالم که ملیندا این کتاب را به من پیشنهاد داد و من هم بعد از خواندن آن را به دوست دیگری دادم که مانند من اغلب با کتابداستانی سروکار ندارد.
هیلبیلی الگی اثر جی.دی.ونس
Hillbilly Elegy, by J.D. Vance
در این کتاب فوقالعاده و تاثرانگیز، دنیای محروم زندگی فقیرانه در کوهستان آپالاچیا (ناحیهای کوهستانی در شرق ایالت متحده آمریکا) توصیف شده است. ونس توسط پدربزرگ و مادربزرگ مهربان و نامتعادلاش بزرگ شد. چون پدرش ترکش کرده بود و مادرش نیز علاقهای به نگهداری او نداشت. با وجود تمام ناملایمات او کودکی فقیرانه و نامهربان خود را پشت سرگذاشت و توانست به دانشکده حقوق ییل برود. داستان کتاب حول و حوش زندگیهای فقیرانه و مسایل خانوادگی و فرهنگی پیچیده آن است اما جادوی حقیقی در خود داستان است و شجاعت ونس برای بازگویی آن.
هومودئوس؛ اثر یووال نوآ هراری
Homo Deus, by Yuval Noah Harari
خواندن کتاب قبلی هراری «Sapien» در تابستان گذشته به من پیشنهاد شد و انگیزه من برای پیگیری کتابهایش به دلیل چالشبرانگیز بودن و به فکر وادار کردن آنها در کنار خواندنی بودنشان است. هومودئوس؛ استدلال میکند که اصولی که جامعه را سازماندهی کرده با عواقبی که برای حیات دارد تغییر بزرگی در قرن ۲۱ ایجاد خواهد کرد. تاکنون معیارهایی که ساختار جوامع را شکل داده و ما خودمان را بر اساس آن میسنجیم، قوانین مذهبی در مورد چگونه زندگی کردن و یا اهداف زمینی مانند خلاص شدن از بیماری و گرسنگی و جنگ و… است. دنیا چه میشد اگر ما به همه اینها دست مییافتیم؟ من با تمام نوشتههای هراری موافق نیستم اما در این کتاب به سرنوشتی که ممکن است در پیش روی بشریت باشد، نگاه هوشمندانهای دارد.
یک زندگی سرشار اثر جیمی کارتر
A Full Life, by Jimmy Carter
ممکن بود رییسجمهور سابق آمریکا جیمی کارتر (در صورت حیات) تا بحال دوازده جلد کتاب نوشته باشد، با اینحال او در دوره کوتاه و پرماجرای زندگی خود چند داستان فوقالعاده از زندگی خود نوشته که در این کتاب گردآوری شده است. من شیفته خواندن ماجرای کارتر هستم که چگونه موفق به کسب غیرقابل پیشبینی به صندلی ریاستجمهوری شد. این کتاب به شما کمک میکند تا بفهمید چگونه زندگی در روستایی در جورجیا بدون آب و برق، به زندگی در کاخ سفید رسید. اگر چه اغلب داستانها مربوط به دهههای گذشته است، اما انتشار کتاب زندگی سرشار، در عصری که میزان اعتماد مردم به دولت و سیستمهای دولتی بسیار پایین بود، بموقع بود.